گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

همه ما میدونیم که بازار کتاب بخصوص هنر و معماری حسابی داغه! اما گاهی برای خرید یا خوندن یه کتاب دچار تردید و دو دلی میشیم! گنجه جایی برای معرفی، نقد، و گاهی خلاصه کتاب های هنر و معماری است.

جمعی از دانشجویان ارشد،دکتری تهران مدرس و بهشتی

آخرین نظرات

تا حدودی سیر تاریخی و زمینه های احتماعی سیاسی مطالعات قرانی غرب رو خوب توضیح میده و زمینه فهم مطالعات غرب رو فراهم میکنه ولی ظاهرا دسترسی با واسطه داره به این مطالعات خیلی از اشخاص مهم رو نیاورده چند جا وقتی عبارت شبهه رو دیدم تصمیم گرفتم کتاب رو بزارم زمین ولی خب چندان هم جانب دارانه نوشته نشده اصل رو بر دیدگاه مسلمانان به قران گذاشته ولی خب ارزش مطالعات غربی رو هم انکار نمیکنه

 

برای فهم این که چطور ردیه نویسی قرون وسطی و استعمار روی مطالعات قرانی غربی ها تاثیر گذاشته و بعدا چطور این مطالعات تحول پیدا کردند کتاب خوبی هست اما برای اشنایی با مطالعات قرانی در غرب منبع خوبی نیست به دو دلیل یکی این که تعداد اندکی از این مطالعات رو بدون دسته بندی و شرح موضوعی معرفی میکنه دو این که اغلب همین افراد رو هم با واسطه معرفی میکنه برای اشنایی با مطالعات قرانی غرب کتاب سعید شفیعی رو توصیه میکنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۵۴
حسینی

خدا رو نفی نمیکردم اما دلایل محکمی هم برای اثبات وجود خدا نداشتم به همین خاطر شروع کردم مطالعه اول از برهان های فلسفی شروع کردم و دلایل رد و قبول زیادی رو البته نه عمیق (بلکه بیشتر از ویکی پدیا، فهرست کتاب های فلسفی، پادکست ها و ... ) خوندم. این جست و جو حدودا سه سالی بود جسته گریخته انجام میشد. در اخر به نظرم برهان صدیقین و برهان انسلم محکم تر از بقیه اومدن برهان نظم برام جای سوال داشت به همین خاطر رفتم سراغ نظریه تکامل این مهم ترین رقیب برهان نظم، یه سری سلسله جلسات سروش در مورد برهان نظم رو گوش دادم که واقعا خیلی خوب بودن یه کارگاه مدرسه ازاد فکری در مورد تکامل رو هم شرکت کردم. در مجموع به نظرم تکامل نمیتونست به طور کلی برهان نظم رو رد کنه بلکه فقط درک ما از خلقت خدا و درک ما از کامل بودن خلقت خدا رو بالاتر میبرد.

 

اما ته همه ی این جستجو (که البته کامل و عمیق هم نبود و مدعی نیستم که خیلی جامع بوده باشه یا موضوعات رو به خوبی پیدا و درک کرده باشم) باز هم چیزی دلم رو قرص نمیکرد. مدت ها با خودم کلنجار رفتم تا به نظرم تواتر انبیا و وحدت مضمونی ادیان برام نقطه اتکای خیلی محکمی اومد. این که این همه پیامبر ها توی طول تاریخ اومدن و همه تقریبا یه حرف زدن و بعد ادیان هم (منظورم ادیان ابراهیمی هست) انقدر وحدت مضمون و احکام و ... دارن برام جالب بود. چطور ممکنه در این پهنه ی جغرافیایی نسبتا وسیع خاورمیانه توی این دوران طولانی مثلا 5 هزار سال چند نفر پیدا شوند و همه یه حرف بزنن؟

 

سراغ قران رفتم و مدتی میخوندم بلکه دلم محکم شه. اما نمیشد. تجربه ی جالبی بود و با تصورم فرق داشت یکی از این تفاوت ها این بود که مثلا چقدر قران با یهوی ها و مسیحی ها حرف میزنه (یک حجم بزرگی از سوره های اولیه قران) و مدام میگه نشانه هایی که پیشتون هست رو کتمان نکنید و ... اون دانشمندان یهود و نصاری که میدونن این همون پیامبر هست ایمان نیارند اینطور میشن و اونطور...

 

 دوم  اعجاز بود یا تحدی به این که مثل قران بیارند.

سوم دعوت دیگه ای داشت که من هنوز هم  اصلا نمیفهممش. این که به ملکوت اسمان ها و زمین نگاه کنید به طبیعت نگاه کنید و این ها همه آیه هستند!

چهارم سرگذشت تمدن های قبلی بود اقوام پیامبرانی مثل نوح، صالح، هود و ... و حتی یکی دو جا در قران داریم که شما اعراب مگه بر ویرانه های این ها نمیگذرین؟

پنجم هم منطق در قران هست که بحث مفصلی هست و بعدا باید در موردش بنویسم ...

 

اما فکر میکردم هر کدام ازین ها که بررسی و حل میشدند ایمان میاوردم. توی نت کلی سرچ میکردم و نکات جالبی میدیدم ولی باز هم چیز دندان گیری نبود (تجربه ی خوبی بود که فهمیدم اصلا با گوگل کردن نمیشه جواب خیلی از سوالات رو پیدا کرد و ویکی پیدا جز چند مطلب کلی چیزی نداره) تا این که عید فطر مشهد این کتاب رو دیدم و یه جورایی شاید عیدی ام بود :) حتی وقتی خیلی اتفاقی این کتاب رو دیدم و ناشرش رو سمتش نرفتم (تجربه ی خوبی از کتاب های نشر جمکران ندارم) در نهایت گفتم ورق بزنم بد نیست ... این شد که همان روز صد و چهل پنجاه صفحه پشت سر هم خوندم و اصلا کتاب از دستم نمی افتاد انگار به کویر تشنه ای آب برسه. و بعد من که ذهن آشفته و پریشانی دارم و کمتر طولانی و مدون حرف میزنم یک ساعت و نیمی به باجناق (خودتون تصور کنین چقدر باید ادم سرذوق اومده باشه که برای باجناق وقت بزاره :)) توضیح دادم مطالبش رو

 

 

فارغ از جزئیات و مطالب خود کتاب که گاهی مو به تنم سیخ میکرد. نکته ی اصلی کتاب رو میخوام بگم من (حین همان جست و جوهای اینترنتی) تصورم این بود که یا قران داره ادعای الکی میکنه یا این که این نشانه ها از پیامبر ص توی کتاب های  تورات و انجیل گم شده، تحریف شده یا ... اما با خوندن این کتاب فهمیدم خیلی ازین نشانه ها هنوز هستند مشکل در ترجمه از زبان آرامی یا سامی (اگر اشتباه نکنم) به یونانی و بعد ازون به رومی و بعد تازه ترجمه های انگلیسی معاصر هست. نویسنده کشیش مسیحی بوده و در واتیکان و چند جای جدی دیگه الهیات و ... خونده تسلط خیلی خوبی به زبان های ارامی، عبری، عربی و ... داره و اصلا ادعای اصلی مقالات این کتاب هم همین هست که در ترجمه های مکرر چطور تفسیر ها و محدودیت های زبانی مشکلاتی بوجود اورده. ریشه ی زبان عربی و عبری هر دو یک چیز هست و بعد ازین جاست که نویسنده با ارجاع به متن های کهن تر تورات و انجیل و مقایسه با نام پیامبر اسلام، اتفاقات تاریخی و ... مطالب تورات و انجیل و البته رویاهای انبیای پیشین ماجراهای پیش امده بعد بهثت رو تطبیق میده که خیلی جالبه.

 

اما نکته ای یادم رفت این بود که کتاب مجموعه مقالاتی هست که این کشیش برای یه نشریه (احتمالا با تعاریف امروز ما علمی پژوهشی) به زبان انگلیسی نوشته. متن مال حدود 90-120 سال پیش هست اما انقدر دقت نویسنده عالی هست که ادم فکر میکنه داره یه مقاله علمی میخونه. سر هر کلمه حداقل 5-6 تا فرضیه پیش میکشه و اینطور نیست که سرراست مطابق میل قبلی اش بگه این همان فلان کلمه در عربی هست بلکه خیلی با وسواس همه ی گزینه های رقیب و تفاسیر دیگه رو هم بررسی میکنه و این به ادم اطمینان میده که نویسنده با حقیقت جویی کتاب رو نوشته و نه از روی ایمان قلبی به حقانیت اسلام و مثلا یک کتاب ترویجی. ( با بدجنسی میتونم بگم شاید شبیه اغلب کتاب های نشر جمکران :)) حتی بعضی جاها ویراستار در پاورقی ایراداتی وارد میکنه که این تفسیر با تلقی مسلمان ها مغایرت داره یا ...

 

قسمتی از مقدمه ی ویراستار کتاب شامل شرح حالی از نویسنده:

 

«در میان آثاری که از دیرباز تا امروز به این موضوع پرداخته‌اند، کتاب محمد در کتاب مقدس (Muhammad In The Bible)، نوشته اسقف مسلمان‌شده ایرانی، استاد «عبدالاحد داود» (۱۲۴۶-۱۳۱۹ش)، یکی از آثار مهم، مرجع و اصلی این حوزه است. وی ر میان فرقه عیسویان کلدانی متحده بود. وی در سال ۱۸۶۷ در ارومیه (ایران) متولد شد؛ تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر گذراند و بعدها در خارج از ایران به دریافت درجهٔ علمی بی. دی (لیسانس الهیات) مفتخر شد. مدت سه سال عضو فعال هیئت آموزشی میسیون اسقف اعظم کانتربوری در میان عیسویان آسوری (نسطوری) بود. در سال ۱۸۹۲ کاردینال وون او را به رم اعزام داشت و او در کالج تبلیغ فیده مدت ۳ سال به مطالعات و پژوهش‌های فقهی و فلسفی مشغول بود و در سال ۱۸۹۵ رسماً به مقام قسیسی (کشیشی) کلیسای کاتولیک ارتقا یافت.

در سال ۱۹۰۳ بار دیگر به انگلستان رفت و به عضویت انجمن موحدین درآمد و در سال ۱۹۰۴ از سوی انجمن موحدین بریتانیایی و خارجی مأمور انجام فعالیت‌های آموزشی و روشنگرانه در میان قوم خود شد ولی در هنگام بازگشت از انگلستان به ایران در استانبول توقف کرد و پس از چندین ملاقات و گفت‌وگو با علمای اسلام و مطالعات و تحقیقات قبلی رسماً به دین اسلام درآمد و نام عبد الاحد داوود را برای خود انتخاب کرد.

چنانچه از نتایج پژوهش‌ها و آثارش آشکار است عبد الاحد به زبان‌های عبری، آرامی (سریانی)، لاتین، یونانی، ارمنی و عربی تسلط داشته و به زبان‌های فرانسه، انگلیسی، فارسی، ترکی و آرامی مقاله و کتاب نوشته است و در زمینه زبان و زبانشناسی به معنای اعم از نعمت و نبوغ خاصی برخوردار بوده.

او که اروپا را زیر پا گذارده، در واتیکان ردای اسقفی به تن کرده و می‌توانسته به مقامات عالی‌تر کلیسایی نایل شود، پس از زیر و رو کردن کتب و رسالات عهود عتیق و جدید و پیشگویی‌های انبیای سلف به حقانیت رسالت خاتم النبیین یعنی محمد ایمان آورده و مسلمان می‌شود.

پس از اسلام آوردن مجموعه مقالاتی را در مجله «Islamic review» می‌نوشته که نخستین‌بار در سنگاپور و مالزی آن‌ها را به شکل کتاب چاپ کرده‌اند و در کتابی به نام محمد در تورات و انجیل، آن مقالات به زبان فارسی ترجمه شده.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۱:۲۰
حسینی

نویسنده ابتدای کتاب اشاره می کنه که کتاب پیاده شده مطالبی هست که برای جوانان یا نوجوانانی در کارگاهی ارایه شده و هدف ورود به اندیشه های اوینی و راهنمایی برای مطالعه اثار اوست در انتهای کتاب یک بخش به معرفی کتاب های اوینی سیر مطالعاتی و دسته بندی موضوعی ان ها دارد که مفید است.

دیدگاه های کلی مکاتب فلسفی و ریشه های اندیشه اوینی به خوبی شناسایی شده و مطالبی در مورد ان ها امده که به نظرم به فهم تفکر اوینی در یک نقشه ی کلی و در نسبت مثلا عرفان اسلامی، میراث فردید، انقلاب اسلامی و ... کمک میکند اما نباید انتظار داشت این مفاهیم به خوبی شرح داده شده باشند بلکه بیشتر با بیانی ساده و خلاصه وار برای مخاطب جوان نوشته شده اند.

مطالبی در لابه لای کتاب پیدا میشود که سعی دارد تفاوت نگاه تمدنی ما، یا تفاوت انقلاب اسلامی را با مدرنیته و میراث ان روشن کند که به نظرم چالش برانگیز بود و برای خود من برخی موارد قابل قبول نبود مثلا صحبت هایی در رد برخی مباحث مثل تکامل شده بود ک ب نظرم اصلا عمق و محتوای خوبی نداشت و نتیجه گیری شاید غلطی حاصل شده بود.

در کل اما چه درست چه غلط (چه موافق ایده های تمدن اسلامی، انقلاب اسلامی و ... در نسبت با غرب باشید یا مخالف آن) در این کتاب محتوای فکری حداقل بخشی از عقاید، باورها، دیدگاه های طرفداران چنین ایده هایی را بی روتوش، کمی لخت وبی پرده با صراحت لهجه و روشن خواهید یافت. البته باید توجه داشت که این که این دیدگاه ها چقدر محتوای فکر اوینی و چقدر دیدگاه های یامین پور است را نمیدانم.

اما با اشنایی دوری که با کتاب های اوینی داشتم (یکی دو کتاب) تصور میکنم (و همانطور ک یامین پور هم تاکید کرده) اوینی بسیار عمیق و دقیق تر از خیلی از معاصران ما غرب را می فهمد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۱:۱۵
حسینی

یکی از کتاب های خیلی خوبی که خواندم همین کتاب است، کتاب دو واژه ی پیشرفت و توسعه را واکاوی میکند. حتما اطلاع دارید که در ایران معاصر ما مفاهیمی چون الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی در مقابل نظریه های توسعه مطرح می شود. این کتاب نگاه دقیقی به پیشینه ی این دو مفهوم دارد. گستردگی مطالب دید جامع نثر روان و همچنین دقت علمی قابل قبول از ویژگی های این کتاب است.

نویسنده معتقد است بسیاری از سوتفاهم ها و مشکلات امروز ایران معاصر بر سر توسعه و مباحثی ازین دست از همین عدم دقت و عدم بررسی پیشینه ی این دو مفهوم آب میخورد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۵۷
حسینی

فصل شیدایی لیلاها


کتاب از زبان چند نفر از حاضرین کربلا روایت میشه
همین باعث شده با عوض شدن هر فصل حال و هوا عوض شه، فصل ها به صورت منقطع و جدا جدا از زبان حاضرین متفاوت پشت سر هم قرار گرفته ...
یکی مثل حر که وصل میشه
و دیگری مثل ضحاک که درست ظهر عاشورا جدا -فصل- میشه
و چندین نفر دیگه که هر کدام دلایل خودشون رو برای با امام ماندن یا رفتن دارن

علاوه بر این نثر و لحن نویسنده بریده بریده نوشتن ها یک ضرباهنگ تند به داستان میده که کشش خیلی خوبی داره و نزدیک شدن یک اتفاق بزرگ رو گوشزد می کنه
نویسنده برای نوشتن متن ها از مقاتل مختلف استفاده کرده و اون ها رو بازنویسی کرده چیز زیادی به اصل ماجرا اضافه نشده و به نظر روایت مستندی از واقعه میده این ها همه همراه شدن با اثر رو دلنشین میکنه.

 

ازین ها که بگذریم کتاب، کتاب تردید ها و حالات انسانی شخصیت ها نیز هست ...

گفت و گوی درونی، تردید ها، دلبستگی های این چند نفر حسابی خواننده را درگیر میکند. احتمالا با یکی دو تا همذات پنداری خواهیم کرد و دست اخر شاید به برخی که گسستند حق هم دادیم!



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۳:۲۷
حسینی