گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

همه ما میدونیم که بازار کتاب بخصوص هنر و معماری حسابی داغه! اما گاهی برای خرید یا خوندن یه کتاب دچار تردید و دو دلی میشیم! گنجه جایی برای معرفی، نقد، و گاهی خلاصه کتاب های هنر و معماری است.

جمعی از دانشجویان ارشد،دکتری تهران مدرس و بهشتی

آخرین نظرات

۲۴ مطلب با موضوع «معرفی کتاب» ثبت شده است

خدا رو نفی نمیکردم اما دلایل محکمی هم برای اثبات وجود خدا نداشتم به همین خاطر شروع کردم مطالعه اول از برهان های فلسفی شروع کردم و دلایل رد و قبول زیادی رو البته نه عمیق (بلکه بیشتر از ویکی پدیا، فهرست کتاب های فلسفی، پادکست ها و ... ) خوندم. این جست و جو حدودا سه سالی بود جسته گریخته انجام میشد. در اخر به نظرم برهان صدیقین و برهان انسلم محکم تر از بقیه اومدن برهان نظم برام جای سوال داشت به همین خاطر رفتم سراغ نظریه تکامل این مهم ترین رقیب برهان نظم، یه سری سلسله جلسات سروش در مورد برهان نظم رو گوش دادم که واقعا خیلی خوب بودن یه کارگاه مدرسه ازاد فکری در مورد تکامل رو هم شرکت کردم. در مجموع به نظرم تکامل نمیتونست به طور کلی برهان نظم رو رد کنه بلکه فقط درک ما از خلقت خدا و درک ما از کامل بودن خلقت خدا رو بالاتر میبرد.

 

اما ته همه ی این جستجو (که البته کامل و عمیق هم نبود و مدعی نیستم که خیلی جامع بوده باشه یا موضوعات رو به خوبی پیدا و درک کرده باشم) باز هم چیزی دلم رو قرص نمیکرد. مدت ها با خودم کلنجار رفتم تا به نظرم تواتر انبیا و وحدت مضمونی ادیان برام نقطه اتکای خیلی محکمی اومد. این که این همه پیامبر ها توی طول تاریخ اومدن و همه تقریبا یه حرف زدن و بعد ادیان هم (منظورم ادیان ابراهیمی هست) انقدر وحدت مضمون و احکام و ... دارن برام جالب بود. چطور ممکنه در این پهنه ی جغرافیایی نسبتا وسیع خاورمیانه توی این دوران طولانی مثلا 5 هزار سال چند نفر پیدا شوند و همه یه حرف بزنن؟

 

سراغ قران رفتم و مدتی میخوندم بلکه دلم محکم شه. اما نمیشد. تجربه ی جالبی بود و با تصورم فرق داشت یکی از این تفاوت ها این بود که مثلا چقدر قران با یهوی ها و مسیحی ها حرف میزنه (یک حجم بزرگی از سوره های اولیه قران) و مدام میگه نشانه هایی که پیشتون هست رو کتمان نکنید و ... اون دانشمندان یهود و نصاری که میدونن این همون پیامبر هست ایمان نیارند اینطور میشن و اونطور...

 

 دوم  اعجاز بود یا تحدی به این که مثل قران بیارند.

سوم دعوت دیگه ای داشت که من هنوز هم  اصلا نمیفهممش. این که به ملکوت اسمان ها و زمین نگاه کنید به طبیعت نگاه کنید و این ها همه آیه هستند!

چهارم سرگذشت تمدن های قبلی بود اقوام پیامبرانی مثل نوح، صالح، هود و ... و حتی یکی دو جا در قران داریم که شما اعراب مگه بر ویرانه های این ها نمیگذرین؟

پنجم هم منطق در قران هست که بحث مفصلی هست و بعدا باید در موردش بنویسم ...

 

اما فکر میکردم هر کدام ازین ها که بررسی و حل میشدند ایمان میاوردم. توی نت کلی سرچ میکردم و نکات جالبی میدیدم ولی باز هم چیز دندان گیری نبود (تجربه ی خوبی بود که فهمیدم اصلا با گوگل کردن نمیشه جواب خیلی از سوالات رو پیدا کرد و ویکی پیدا جز چند مطلب کلی چیزی نداره) تا این که عید فطر مشهد این کتاب رو دیدم و یه جورایی شاید عیدی ام بود :) حتی وقتی خیلی اتفاقی این کتاب رو دیدم و ناشرش رو سمتش نرفتم (تجربه ی خوبی از کتاب های نشر جمکران ندارم) در نهایت گفتم ورق بزنم بد نیست ... این شد که همان روز صد و چهل پنجاه صفحه پشت سر هم خوندم و اصلا کتاب از دستم نمی افتاد انگار به کویر تشنه ای آب برسه. و بعد من که ذهن آشفته و پریشانی دارم و کمتر طولانی و مدون حرف میزنم یک ساعت و نیمی به باجناق (خودتون تصور کنین چقدر باید ادم سرذوق اومده باشه که برای باجناق وقت بزاره :)) توضیح دادم مطالبش رو

 

 

فارغ از جزئیات و مطالب خود کتاب که گاهی مو به تنم سیخ میکرد. نکته ی اصلی کتاب رو میخوام بگم من (حین همان جست و جوهای اینترنتی) تصورم این بود که یا قران داره ادعای الکی میکنه یا این که این نشانه ها از پیامبر ص توی کتاب های  تورات و انجیل گم شده، تحریف شده یا ... اما با خوندن این کتاب فهمیدم خیلی ازین نشانه ها هنوز هستند مشکل در ترجمه از زبان آرامی یا سامی (اگر اشتباه نکنم) به یونانی و بعد ازون به رومی و بعد تازه ترجمه های انگلیسی معاصر هست. نویسنده کشیش مسیحی بوده و در واتیکان و چند جای جدی دیگه الهیات و ... خونده تسلط خیلی خوبی به زبان های ارامی، عبری، عربی و ... داره و اصلا ادعای اصلی مقالات این کتاب هم همین هست که در ترجمه های مکرر چطور تفسیر ها و محدودیت های زبانی مشکلاتی بوجود اورده. ریشه ی زبان عربی و عبری هر دو یک چیز هست و بعد ازین جاست که نویسنده با ارجاع به متن های کهن تر تورات و انجیل و مقایسه با نام پیامبر اسلام، اتفاقات تاریخی و ... مطالب تورات و انجیل و البته رویاهای انبیای پیشین ماجراهای پیش امده بعد بهثت رو تطبیق میده که خیلی جالبه.

 

اما نکته ای یادم رفت این بود که کتاب مجموعه مقالاتی هست که این کشیش برای یه نشریه (احتمالا با تعاریف امروز ما علمی پژوهشی) به زبان انگلیسی نوشته. متن مال حدود 90-120 سال پیش هست اما انقدر دقت نویسنده عالی هست که ادم فکر میکنه داره یه مقاله علمی میخونه. سر هر کلمه حداقل 5-6 تا فرضیه پیش میکشه و اینطور نیست که سرراست مطابق میل قبلی اش بگه این همان فلان کلمه در عربی هست بلکه خیلی با وسواس همه ی گزینه های رقیب و تفاسیر دیگه رو هم بررسی میکنه و این به ادم اطمینان میده که نویسنده با حقیقت جویی کتاب رو نوشته و نه از روی ایمان قلبی به حقانیت اسلام و مثلا یک کتاب ترویجی. ( با بدجنسی میتونم بگم شاید شبیه اغلب کتاب های نشر جمکران :)) حتی بعضی جاها ویراستار در پاورقی ایراداتی وارد میکنه که این تفسیر با تلقی مسلمان ها مغایرت داره یا ...

 

قسمتی از مقدمه ی ویراستار کتاب شامل شرح حالی از نویسنده:

 

«در میان آثاری که از دیرباز تا امروز به این موضوع پرداخته‌اند، کتاب محمد در کتاب مقدس (Muhammad In The Bible)، نوشته اسقف مسلمان‌شده ایرانی، استاد «عبدالاحد داود» (۱۲۴۶-۱۳۱۹ش)، یکی از آثار مهم، مرجع و اصلی این حوزه است. وی ر میان فرقه عیسویان کلدانی متحده بود. وی در سال ۱۸۶۷ در ارومیه (ایران) متولد شد؛ تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر گذراند و بعدها در خارج از ایران به دریافت درجهٔ علمی بی. دی (لیسانس الهیات) مفتخر شد. مدت سه سال عضو فعال هیئت آموزشی میسیون اسقف اعظم کانتربوری در میان عیسویان آسوری (نسطوری) بود. در سال ۱۸۹۲ کاردینال وون او را به رم اعزام داشت و او در کالج تبلیغ فیده مدت ۳ سال به مطالعات و پژوهش‌های فقهی و فلسفی مشغول بود و در سال ۱۸۹۵ رسماً به مقام قسیسی (کشیشی) کلیسای کاتولیک ارتقا یافت.

در سال ۱۹۰۳ بار دیگر به انگلستان رفت و به عضویت انجمن موحدین درآمد و در سال ۱۹۰۴ از سوی انجمن موحدین بریتانیایی و خارجی مأمور انجام فعالیت‌های آموزشی و روشنگرانه در میان قوم خود شد ولی در هنگام بازگشت از انگلستان به ایران در استانبول توقف کرد و پس از چندین ملاقات و گفت‌وگو با علمای اسلام و مطالعات و تحقیقات قبلی رسماً به دین اسلام درآمد و نام عبد الاحد داوود را برای خود انتخاب کرد.

چنانچه از نتایج پژوهش‌ها و آثارش آشکار است عبد الاحد به زبان‌های عبری، آرامی (سریانی)، لاتین، یونانی، ارمنی و عربی تسلط داشته و به زبان‌های فرانسه، انگلیسی، فارسی، ترکی و آرامی مقاله و کتاب نوشته است و در زمینه زبان و زبانشناسی به معنای اعم از نعمت و نبوغ خاصی برخوردار بوده.

او که اروپا را زیر پا گذارده، در واتیکان ردای اسقفی به تن کرده و می‌توانسته به مقامات عالی‌تر کلیسایی نایل شود، پس از زیر و رو کردن کتب و رسالات عهود عتیق و جدید و پیشگویی‌های انبیای سلف به حقانیت رسالت خاتم النبیین یعنی محمد ایمان آورده و مسلمان می‌شود.

پس از اسلام آوردن مجموعه مقالاتی را در مجله «Islamic review» می‌نوشته که نخستین‌بار در سنگاپور و مالزی آن‌ها را به شکل کتاب چاپ کرده‌اند و در کتابی به نام محمد در تورات و انجیل، آن مقالات به زبان فارسی ترجمه شده.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۱:۲۰
حسینی

یکی از کتاب های خیلی خوبی که خواندم همین کتاب است، کتاب دو واژه ی پیشرفت و توسعه را واکاوی میکند. حتما اطلاع دارید که در ایران معاصر ما مفاهیمی چون الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی در مقابل نظریه های توسعه مطرح می شود. این کتاب نگاه دقیقی به پیشینه ی این دو مفهوم دارد. گستردگی مطالب دید جامع نثر روان و همچنین دقت علمی قابل قبول از ویژگی های این کتاب است.

نویسنده معتقد است بسیاری از سوتفاهم ها و مشکلات امروز ایران معاصر بر سر توسعه و مباحثی ازین دست از همین عدم دقت و عدم بررسی پیشینه ی این دو مفهوم آب میخورد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۵۷
حسینی

فصل شیدایی لیلاها


کتاب از زبان چند نفر از حاضرین کربلا روایت میشه
همین باعث شده با عوض شدن هر فصل حال و هوا عوض شه، فصل ها به صورت منقطع و جدا جدا از زبان حاضرین متفاوت پشت سر هم قرار گرفته ...
یکی مثل حر که وصل میشه
و دیگری مثل ضحاک که درست ظهر عاشورا جدا -فصل- میشه
و چندین نفر دیگه که هر کدام دلایل خودشون رو برای با امام ماندن یا رفتن دارن

علاوه بر این نثر و لحن نویسنده بریده بریده نوشتن ها یک ضرباهنگ تند به داستان میده که کشش خیلی خوبی داره و نزدیک شدن یک اتفاق بزرگ رو گوشزد می کنه
نویسنده برای نوشتن متن ها از مقاتل مختلف استفاده کرده و اون ها رو بازنویسی کرده چیز زیادی به اصل ماجرا اضافه نشده و به نظر روایت مستندی از واقعه میده این ها همه همراه شدن با اثر رو دلنشین میکنه.

 

ازین ها که بگذریم کتاب، کتاب تردید ها و حالات انسانی شخصیت ها نیز هست ...

گفت و گوی درونی، تردید ها، دلبستگی های این چند نفر حسابی خواننده را درگیر میکند. احتمالا با یکی دو تا همذات پنداری خواهیم کرد و دست اخر شاید به برخی که گسستند حق هم دادیم!



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۳:۲۷
حسینی

 

کتاب معایب الرجال بی بی خانم استرابادی

 

«این کتاب به مدت صد سال به صورت چاپ نشده باقی مانده بود تا اینکه در سال ۱۳۷۱ خورشیدی به کوشش افسانه نجم‌آبادی و حسن جوادی، در دو ویرایش و چاپ جداگانه، در آمریکا منتشر شد.کتاب شامل دو قسمت است. نویسنده در قسمت نخست با لحنی صریح و خشمگین به کتاب تأدیب النسوان پاسخ می‌دهد. بخش دوم که خطاب به زنان است شامل نصایح و هشدارهایی به زنان درباره روابطشان با مردان و به خصوص شوهرانشان است.» (ویکیپدیا)

 

در دوره ی قاجار کتابی نوشته میشه به اسم تادیب النسا، در واکنش به اون کتاب زنی به اسم بی بی خانم استرابادی کتابی می نویسه با عنوان معایب الرجال، در این کتاب به نقد مطالب اون کتاب و هم چنین توصیه هایی به زنان در رابطه شان با مردان و شوهرانشان ارایه میده. کتاب بخشی هم جسته گریخته به زندگی خود بی بی خانم میپردازه.

 

متن کتاب روان، کشش داستانی خوبی داره هم چنین شیوه ی روایت داستان جالبه و مخاطب رو همراه خودش میبره. در چند مجلس نویسنده به مشکلات اجتماعی و ... مردان در دوره قاجار میپردازه.

مهم ترین نکته ی این اثر توصیفی بودن اون هست. بخصوص در روایتی که از مردان ارایه میدهد. همه ی این ها باعث شده کتاب منبع مناسبی برای فهم شرایط اجتماعی و زندگی روزمره ی مردم در دوره قاجار باشه. (دور از روایت درباری و تاریخ نویسان)

 

اما در مورد تجربه ی شخصی ام از خوندن این کتاب و نکاتی که توجهم رو جلب کرد: سقوط اخلاقی، فقر، بی سوادی و مشکلات اجتماعی واقعا شوکه کننده بود، دیگه هر وقت نوستالژی گذشته داشته باشم یاد این کتاب می افتم. اما مهم ترین چیزی که در این کتاب چشمم را گرفت، فهم و سواد نویسنده و ازین ها بیشتر و مهم تر روشن بینی اش بود.

در زمانه ای که مردانگی و مرد بودن در زور گفتن و ... بوده و زن بودن در خانه نشستن و تو سری خوردن و بدتر این که همه به اسم اسلام و دین توجیه میشده چقدر خوب نویسنده از قران و سیره پیامبر مثال اورده که این طور نیست و اتفاقا برعکس. اما میبینیم همین خانم تحصیل کرده و با سواد و روشن آن روزها هم جاهایی در جهل عمومی دوران خودش هست. مثلا آنجا که از سلطان صحبت کرده و رفتارش با زنان

 

به امروز فکر میکنم و این که چقدر از عقاید و باورهای اعتقادی و اجتماعی و رفتاریمان حاصل زمان و مکان و جهلمان است؟ آینده چطور به ما نگاه  خواهد کرد؟

 

چند ریویو خوب در مورد این کتاب را اینجا بخوانید:

صفحه ی ویکی پدیا:

 

 
پ ن: البته کتاب کمی روایت های غیراخلاقی و زبان رکیک دارد ک مناسب موضوع کتاب است. شاید خواندنش برای هرکسی مناسب نباشد. خود من این کتاب ر به خانم های دور و برم و حتی خیلی از دوستانم پیشنهاد نکردم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۱۱
حسینی

کتاب کار، مجموعه ی تجربه و هنر زندگی لارس اندرسون


فرض کنید میخواستید کتابی در مورد کار بنویسید، چطور این کار رو انجام میدادید؟

  • خودتان دست به کارهای مختلف میزدید و یادداشت هایی برمیداشتید؟ تجربه ای کسب میکردید؟ شهودی در کاری دست میداد و بعد دست به قلم میبردید؟
  • نظر فلاسفه جامعه شناسان و بزرگان دینی و ... در مورد کار را مرور می کردید و بعد دست به قلم می بردید؟
  • در تجارب و گزارش های دیگران مثل خاطرات، دل نوشته ها، دوستان و اشنایان و ... تامل میکردید و کتابی می نوشتید؟

 

خب در مجموع میشه گفت این کتاب ترکیبی از هر سه ی این هاست. برای من که اشنایی قبلی با کتاب های فلسفی داشتم این کتاب متفاوت بود. تصورم از کتاب های فلسفی چیزی شبیه به شهود و اشراق هایی ناشی از تجربه ی نزدیک با یک موضوع بود که فیلسوف با تامل و تعمق در ان موضوع به دریافت هایی عمیق تر دست می یابد. اغلب یک وجه مغفول از موضوع روشن میشود گاهی حتی به قیمت دیده نشدن وجوه دیگر. خواندن کتاب های فلسفی به خصوص انهایی که به زبان فنی تری نوشته می شوند اغلب سخت و دشوار است گاهی درون انتزاعیات گم میشوی و گاهی هم از بیش از حد گیر دادن های فیلسوف به برخی جزئیات ملول!

 

البته تجربه ی خواندن این کتاب اصلا شباهتی به کتاب های فلسفی نداشت. زبان غیر فنی و بسیار روان بود. منابع و موضوعاتی که نویسنده روی ان ها دست گذاشته بود بسیار وسیع و متنوع بودند. سر راست شسته رفته و البته مختصر به وجوه مختلف کار آن هم از نگاه های مختلف پرداخته بود.

هر چند خود نویسنده این را حسن کتاب میشمرد اما من فکر میکنم بهتر بود نویسنده هم حرفش را می زد نه این که تنها خوب و بد استدلال های مختلف را نشان دهد. البته که به صورت ضمنی برخی باورهای نویسنده را میتوان پیدا کرد مثلا در اعتقادش به سرمایه داری و رد نظرات مارکس (در مورد اینده ی تاریک کارگر در سرمایه داری) یا مثلا در کار و معنا، ان جا که نویسنده اعتقاد دارد بخش مهمی از معنایی که هر کس در زندگی دنبال ان است در کار خواهد یافت کار محفلی برای به فعل درامدن استعداد های درونی ماست و ... اما هم چنین به وجه منفی این استدلال کار و معنا هم توجه دارد جایی که شرکت ها و تئوری های مدیریتی کار را تنها منبع کسب معنا برای شما جا بزنند و از سایر منابع معنابخشی زندگی خودتان غفلت کنید.

 

یک ویژگی دیگر این کتاب به نظرم عملگرایی، واقع گرایی و شاید تا حدودی فایده گرایی بود. آنچه اغلب از فیلسوف سراغ داریم کسی است که بیش از هر چیز به حقیقت پایند است. اما در این کتاب نویسنده این طور نیست، مثلا جایی در مورد این که چه معیاری برای تعیین دستمزد درست است راه حل های مختلفی مثل شایسته سالاری، نسبت استعداد به تلاش، بر حسب نیاز و ... را ردیف میکند اما دست اخر خیلی زود نتیجه میگیرد چون این ها عملی نیستند همان برحسب ساعت و نیاز بازار (ایده ی سرمایه داری) عملی تر است.

 

گاهی هم نویسنده از تجربه هایش می گوید و توصیه های شخصی جالبی دارد، مثلا میگوید وقتی برای کاری که برایتان معنا دار است و پیش از این داوطلبانه انجام میدادید، قرار باشد اندکی هم پول بگیرید آن را از یک فعالیت معنا دار به شغلی کم درامد تبدیل کرده ایم! پس مراقب باشیم مهمترین علاقه ی زندگی مان را تبدیل به شغلمان نکنیم.

 

وقتی به فصل اخر کتاب (کار و زندگی) می رسیم، شباهت نویسنده به فیلسوف ها کمتر هم میشود. و بیشتر شبیه یک روان شناس با شما گفت و گو می کند. توصیه ها اخلاقی تر می شودند.

 

کتاب پر از امار های جالب، فکت های تاریخی عجیب است که سعی دارد تصور ما از کار در گذشته و امروز را اصلاح کند. کلا نویسنده اعتقاد دارد اوضاع بهتر شده. لا به لای کتاب داستان های جالبی در مورد کمپانی های فورد و ... پیدا میشه که لذت بخشند. در برخی فصل ها مثل فصل دستمزد و توزیع کار نویسنده به اثر ترفیع،‌ افزایش درامد، ساعات کاری و ... در رضایت و خوشبختی شخصی با استناد به مطالعات دانشگاهی می پردازد.

 

در مجموع میتوان گفت این کتاب همانطور که مجموعه ی «تجربه و هنر زندگی« یا فلسفه برای زندگی ناشر ادعا دارد به واقع گونه ای کتب فلسفی را ارایه میدهد که در ایران مغفول مانده کتاب های فلسفی برای زندگی و انضمامی تر. تحلیل های عمیق و ژرف اندیشی هایی در باره ی مسایلی که روزمره با ان ها درگیریم. کتاب هایی که به ما در حل مشکلات و فهم جهان کمک میکنند اما نه به سخیفی کتاب های خودیاری و روان شناسی! :P

یکی از نقاط قوت خیلی خوب کتاب هم، فهرست کتاب های پیشنهادی ای است که برای مطالعه حول فلسفه ی کار ارایه داده. فهرستی متتنوع از متون جامعه شناسی تا فلسفه و گزارش های روزانه و ...

 

فهرست کتاب:

  • از نفرین تا تکلیف: تاریخچه ی مختصر فلسفه کار

نظر فلاسفه ی یونان در مورد کار (که به نظرم برداشت نویسنده کاملا غلط است و یک سوتفاهم لفظی است) مسیحیت و کار،  اخلاق پروتستانی کار که بعدا صورت دنیایی تری به خود میگیرد، نظرات روشنفکران قرون ۱۷  و ۱۸ از کار،‌ رمانتیسیم و کار (هر کس دنبال کاری باشد که رضایت و معنا در ان می یابد)، فردگرایی مدرنیته و فرهنگ جدید کار. تقریبا می شود گفت فرهنگ معاصر کار و تصور ما از کار تلفیقی از همه ی این ها است.

  • کار و معنا
  • توزیع کار

در جامعه هر کسی چه کاری رو انجام بده؟ مزایای درونی و بیرونی کارها، تنوع کار و بازار ناعادلانه ی کار، نتایج تحقیقاتی که نشون میدن نه تنها نوع شغل بلکه کار داشتن یا بیکاری هم ارثی است! (اشاره به طبقات اجتماعی و فرصت  های نابرابر)

  • کار و تفریح

در کل مطالب جالبی در این فصل هست اما بیش از همه ۴ نوع فراغت چشمم را گرفت: فراغت یعنی: اجازه داشته باشی کار خاصی بکنی،‌ دو اجازه داشته باشی هر کاری خواستی بکنی، سومی این که اجازه داشته باشی هیچ کاری نکنی و چهارمی هم اجبار به همه جور کار کردنی!

  • مدیریت شدن

فصلی که نویسنده با زبان طنز کتاب های مدیریت و تئوری های جدید مدیریت را به سخره می کشد‌ :) ضمنا توضیح میدهد اصلا ایده ی مدیریت از کجا امد، از کارخانه ها، نظرات تیلور،‌ فورد،‌ مدیریت دانش و  حالا رسوب ان ها در نرم افزارهای اداری و ...

  • دستمزد

دستمزد هر کس باید چقدر باشد؟ ایده های سرمایه داری و سوسیالیسم و ... تحول جنبش های کارگری، نظارت مارکس اسمیت کینز

  • کار در عصر وفور

رشد اقتصادی سریع بعد از جنگ جهانی،‌گسترش رفاه عمومی کاهش ساعات کار افزایش بهره وری و دستمزدها باعث شد تا مصرف هم منبع جدیدی از معنادهی تلقی شود. ما با انتخاب و مصرف چیزها با گرداوردن یا جایگزینی شان خود را در دنیای بیرون عینیت می بخشیم. نظرات مارکس، بودریار، باومن و زیمل، نویسنده میگوید این منبع جدید ضعیف تر از کار است. از طرفی هم طبقات اجتماعی حالا با مصرف برخی کالاها تمایز می یابند.

  • پایان کار

تاثیر تکنولوژی در از بین رفتن مشاغل و تولید مشاغل جدید، دنیای بدون کار و ...

  • زندگی و کار
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۶ ، ۰۱:۰۳
حسینی