گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

همه ما میدونیم که بازار کتاب بخصوص هنر و معماری حسابی داغه! اما گاهی برای خرید یا خوندن یه کتاب دچار تردید و دو دلی میشیم! گنجه جایی برای معرفی، نقد، و گاهی خلاصه کتاب های هنر و معماری است.

جمعی از دانشجویان ارشد،دکتری تهران مدرس و بهشتی

آخرین نظرات

راه های نگریستن، جان برگر

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ب.ظ

0

مفهوم تاریخ و نگاه به آن

مترجم در ابتدا یاداشتی اورده که به نظرم به فهم بیشتر اثر کمک میکند:

" باز یافتن گذشته "همانطور که واقعا بوده است"، پدیده ای تاریخی است ... چنین نگاهی یه تاریخ، راه را برای فریب خوردن از کانون قدرت در عصر حاضر می گشاید"

جان برجر در ص 19 می گوید با مبهم کردن هنر گذشته ... "اقلیتی برتر تاریخی ابداع می کند که می تواند به صورت عطف به ما سبق (یعنی با نگاه به گذشته) توجیه گر نقش طبقات حاکم باشد."

چرا اساسا نویسنده چنین ادعای بزرگی میکند؟ آیا توانسته این ادعا را ثابت کند؟ این ادعا توهمی از توطئه نیست؟ اصلا چه کسی و برای چه باید دست به چنین تحریفی از تاریخ بزند؟ چه منافعی از تحریف تاریخ هنر نصیب این افراد خواهد شد؟

برجر پیش فرض هایی را نام می برد که تاریخ هنر را مبهم می کنند: "زیبایی، حقیقت، نبوغ، تمدن، فرم، منزلت، ذوق و ..." این پیش فرض ها که همواره بر نگریستن آثار هنری چیره می شوند. ما را از پرداختن به موضوعات مهمی بازمی دارند.

 

به علاوه نویسنده نگاه ویژه ای به ارتباط میان گذشته و حال دارد. همین موضوع است که زمینه ی طرح فصل سوم کتاب (مطالعه ی تبلیغات و رابطه ی آن با نقاشی رنگ روغن) میشود.

به اعتقاد برجر:

"گذشته چیزی نیست که جایی منتظر کشف شدن باشد، یا منتظر نیست که دقیقا به آن صورتی که هست شناخته شود. تاریخ همیشه بر اساس رابطه ی حال با گذشته ساخته می شود. ... گذشته جایی برای زیستن نیست؛ بلکه چاهی از نتایج است که از آن بیرون می کشیم تا برای عمل به کارمان بیاید." ص 17-18 "اگر بتوان حال را به اندازه ی کافی .واضح دید، آن گاه می توان پرسش های درست را از گذشته طرح کرد" ص25

  

1

راه های نگریستن، روش مطالعه ی تاریخ نقاشی غرب

برجر معتقد است: "دانسته ها و باروهای ما، برنحوه ی نگریستن ما به چیزها تاثیر می گذارد" ص14

"یک تصویر، منظری است که بازسازی یا بازتولید شده است. تصویر، نمود یا مجموعه ای از نمودها است که از مکان وزمانی جدا شده است، همان مکان و زمانی که در ابتدا نمود تصویر در آن شکل گرفته ... هر تصویر تجسد روشی از دیدن است، حتا یک عکس. ... ازین جا به بعد تصویر، چگونه دیده شدن چیزی یا کسی را نشان می دهد و بنابراین، بر چگونه دیده شدن سوژه ی مورد نظر، توسط شخص دیگر، دلالت دارد." ص 16-17

 

به طور مثال نویسنده در فصل اول به بررسی چندین نقاشی پرتره و ... می پردازد. در این بررسی برجر به متون تخصصی هنر اشاره می کند، متونی که به اعتقاد او با مبهم کردن مساله، "ما را از رویارویی مهمی دور میکند که نویسنده بر آن است از آن طفره رود". ص 24 برجر نشان میدهد آن چه ما در تصویر به وضوح می توانیم به آن پی ببریم بسیار دور از آن چیزی است که شارحان هنر به ما ارایه می دهند. شیوه ی ایستادن، نگریستن و حالات بدن سفارش دهنده های نقاشی های پرتره حکایت از یک مالک، طبقه ی سرمایه دار اروپایی و ... به نقاشی و نقاش را افشا می کند. در ادامه ی فصل یک به نمونه های فاحش تری از تغییر نگرش ما به آثار هنری در نتیجه ی شرح های مبهم هنری، بازتولید های مکانیکی از آثار هنری و همچنین اقتصاد هنر اشاره می کند. تا جایی که، معیار ارزش یابی آثار هنری از شی ای فی نفسه و به اتکا به معنا و مفهومی که در پی بیان آن است به چیزی که در مقابل انبوه کپی ها و بازتولید های مکانیکی اش ارزشمند است تغییر می یابد.

"برای دست یافتن به معنای اثر دیگر به آن چه می خواهد بگوید توجه نمی شود بلکه در اصل نفس بودنش به دنبال معنا می گردند."

 

2

بررسی نقاشی رنگ روغن

در فصل دوم برجر به سراغ نقاشی رنگ روغن می رود جایی که به اعتقاد او:

"نقاشی رنگ روغن همان کاری را که سرمایه با روابط اجتماعی کرد، با نمودها انجام داد. سرمایه هر چیزی را به سطح اشیا فروکاست. هر چیزی قابل معاوضه شد، زیرا همه چیز تبدیل به یک کالا شد. تمام واقعیت از لحاظ مکانیکی به واسطه ی مادیتش سنجیده شد." ص 52

"آن چه رنگ روغن را از تمام شکل های نقاشی مجزا می کند،  قدرت آن در دقیق درآوردن بافت، درخشش، سفتی، استحکام و محسوس بودن آن چیزی است که نقاش می کشد. رنگ روغن، طوری واقعیت را تعریف و ارائه می کند که انگار می توان آن را لمس کرد." ص 54

 

به سبب همین ویژگی و توانایی نقاشی رنگ روغن است که نقاشان به خدمت مالکان درمی آیند تا علایم مالکیت، ثروت، شان اجتماعی و سایر آن چیزهایی که از بزرگی مالکان باید به دیده ی آن ها یا آیندگان بیاید را ثبت و ضبط کنند. برجر ضمن بررسی چندین ژانر نقاشی رنگ روغن نشان میدهد چگونه همه ی این ها حتی نقاشی منظره در خدمت این مالکان بوده اند.

 

برای مثال، تحلیل جالب نویسنده را درباره ی یکی از ژانر ها به اختصار می آورم:: "نمودهای آرمانی شده ای که او ]بیننده-مالک نقاشی[ در نقاشی می یافت، کمک و پشتیبانی بود برای دید او از خودش. بیننده-مالک در آن نمودها، هیئت و ظاهر اصالت خانوادگی خود (یا همسر یا دخترانش) را می یافت "ص 69 : "گاهی تمام یک صحنه ی اسطوره ای، مانند جامه ای عمل می کند که برای بیننده-مالک نگه داشته شده، تا دست در آن فرو و آن را به تن کند. این صحنه پرمایه است ولی در عین حال پشت این پرمایگی پوچ و خالی است، "پوشیدن" آن را آسان تر می نماید." ص70

 

3

زبان و کارکرد مشترک تبلیغات و نقاشی رنگ روغن

علت علاقه ی برجر به مطالعه و بررسی تبلیغات در دنیای معاصر را باید در نگاه او به تاریخ و رسالت هایی که برای خود تعریف میکند یافت. در این فصل برجر میان زبان بصری تبلیغات و  همین طور عملکردی که نسبت به نظام سرمایه داری دارد شباهت ها و تفاوت هایی را با نقاشی رنگ روغن می یابد.

 

"عکاسی رنگی برای بیننده ی خریدار در حکم رنگ روغن برای بیننده ی مالک است. هر دو رسانه از ابزارهای مشابه و به شدت قابل لمس استفاده می کنند تا حس به دست آوردن شیء واقعی را به بیننده القا کنند، آن شیئی که در تصویر نشان می دهند. در هر دو نوع رسانه، این حس بیننده که تقریبا می تواند آن چه را در تصویر است لمس کند، به او یادآور می شود که چگونه می تواند آن چیز را صاحب شود." ص 94

 

البته تفاوت این جاست که نقاشی رنگ روغن تملق بیننده-مالک را می گوید و تصویر تبلیغاتی بیننده-خریدار را نسبت به آنچه می تواند باشد حسود می کند. "تصویر؛ مخاطب را نسبت به آن چه می تواند باشد، حسود می کند." ص 88 "عشق او را به خودش در همان وضعی  که هست، از او می رباید و در قبال قیمت محصول به او بازپس دهد."ص 89

 

یکی از قابل توجه ترین یافته های این مطالعه ی تطبیقی در فصل سه، کشف مضامین و پیام های مشابه میان این دو است. در صفحه ی 91 کتاب فهرستی از این تشابهات آمده است.

ژست مدل ها و شخصیت های اسطوره ای، استفاده ی رماتیک از طبیعت برای ساخت مکانی برای بازیافتن معصومیت، جاذبه ی نوستاۀزی و اگزوتیک میدیترانه ای، ژست ها و حالت های کلیشه ای زنان، ابژه ی جنسی، تاکید بر پاها، دریا زندگی جدیدی فراهم میکند، نحوه ی ایستادن مردان گواه ٍروت و نیرومندی، پرداخت فاصله برای رازآلودگی، هم ارز شدن نوشیدن و موفقیت  و ...

 

در ادامه ی بحث کمی فراتر از مطالعه ی تطبیقی این دو صورت می شود و نویسنده در صفحات پایانی به تحلیل مقوله ی تبلیغات و رابطه ی آن با سرمایه داری و نوع نگرش ما به جهان صحبت می کند. و نکته ی آخر اینکه کتاب فصلی هم به مطالعه ی نقاشی از زنان اختصاص داده که در این ترجمه حذف شده بود.


راه های نگریستن، جان برگر

.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">