گنجه

"لیلی نام تمام دختران زمین است"

کتابی که در آن میتوان با کلامی شیوا و نگاهی گیرا که تا عمق جان آدمی نفوذ میکند و اورا به یاد داشته های نهان خود میندازد، عشق ناب را جست و جو و لمس کرد...

نوشته ی زیر،بخش هایی از کتاب بوده که امیدوارم در گویایی مطالب کتاب و ایجاد علاقه جهت مطالعه ی آن،بتواند کمکی کرده باشد:

و خدا لیلی را آفرید...

لیلی به آتش کشیده شد و زمین گرم شد و خدا خوشحال شد...

مجنون هیزم اتش لیلی شد...

لیلی انار دلش ترک خورد و خدا لبخند زد...

لیلی عاشق شد و خدا گفت به دنیا آوردمتان که هرچه بیشتر عاشق شوید...

پس لیلی با خدا گفت و گو کرد و شیطان ترسید!از تکثیر شدن لیلی...

شیطان مجنون را در زنجیر میخواست و لیلی بدون زنجیر...پس لیلی زنجیرهای مجنون را پاره کرد...

لیلی،پروانه وار به دور شمع خدا چرخید و سوخت و خدا سوختنش را به تماشا نشست...

لیلی قصه نبود،راه بود،خار بود و خون...

و قصه ی لیلی تکرار شد،تا همیشه...

و لیلی رفتن است..

 لیلی،آزادی است...

لیلی،پروانه ی شمع خداست

و لیلی عشق است،نام دیگر انسان...