شازده کوچولو
شازده کوچولو، ترجمه کاوه میرعباسی، نشر نی
شازده کوچولو کتاب نام آشنایی که شاید هممون در دوران کودکی اون رو خونده باشیم ولی فکر میکنم خوندنش تو سن بالاتر خالی از لطف نیست و اتفاقا به نظر من برای بزرگترها مناسب تره و برداشت های سازنده ای داره که تو روزمرگی های زندگی و بالا و پایین ها ممکنه یادمون بره و کم توجه بشیم بهش. مفاهیمی مثل عشق...محبت کردن...دوست داشتن...وابستگی و...
گاهی خوبه که یکم نوع نگاهمون رو عوض کنیم و خودمون رو از چارچوبی که برامون جا افتاده و گاها دست و پای ذهنمون رو بسته فراتر بریم و همه چیز رو جور دیگه ای ببینیم شاید واقعیت اون چیزی باشه که ما به طور عادی نمیبینیم.همچنین بیشتر حواسمون به آدم ها و دنیای اطرافمون باشه...حساسیت و توجهی فراتر از منطق و عقل و واقعیات و مسائل طبیعی...
از متن کتاب :
من یک سیاره سراغ دارم که یک آقای سرخ گون تویش جا خوش کرده. هیچ وقت گلی را بو نکشیده .هیچ وقت به ستاره های خیره نشده. هیچ وقت کسی را دوست نداشته.جز جمع زدن ارقام هیچ کاری نکرده است و صبح تا شب عین تو مدام میگوید: (( من یک آدم جدی هستم!)) و از این بابت باد به غبغبش می اندازد و فخر می فروشد. ولی اگر از من بپرسی میگویم آدم نیست... قارچ است!
شازده کوچولو رو با صدای آقای شاملو و آقای ایرج گرگین هم بشنوید...