گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

نمایه ی کتاب های هنر و معماری

گنجه

همه ما میدونیم که بازار کتاب بخصوص هنر و معماری حسابی داغه! اما گاهی برای خرید یا خوندن یه کتاب دچار تردید و دو دلی میشیم! گنجه جایی برای معرفی، نقد، و گاهی خلاصه کتاب های هنر و معماری است.

جمعی از دانشجویان ارشد،دکتری تهران مدرس و بهشتی

آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «نقد» ثبت شده است

نویسنده در این کتاب در پی شرح دیالکتیک تنهایی و وصل در طول زندگی انسان و عرصه های مختلف اجتماعی و ... است. در طول کتاب موضوعاتی هم چون زبان، عشق، ظهور و پیدایش اسطوره، دین های ابتدایی، زمان و ... ذیل همین مفهوم تنهایی و وصل تفسیر می شوند.

 

دیالکتیک تنهایی، اوکتاویو پاز


در مورد عشق، نویسنده آن را با انتخاب آزاد وابسته می داند. به همین جهت است که گویا ماندن بر سر انتخاب ها و ازدواج و وفاداری در نگاه وی با عشق منافات دارند. (یا حداقل بی ربط اند)

چنین نگاهی به عشق، بسیار به تجربه ی غرب و بخصوص قرون هجده و نوزدهم وابسته است. اغلب متفکران و تاریخ دانان نهاد ازدواج (در غرب) را در این دوران متاثر از نظام های طبقاتی و قرارداد های اجتماعی سفت و سخت می دانند. با چنین گذشته ای نباید دور از اتنظار باشد که مثلا کسی مانند گیدنز تاریخ عشق را حرکت از عشق شهوانی به عشق رمانتیک و سپس به عشقی سیال، بی تعهد، آزاد و موقتی بداند. در مقابل این نگرش ها، دیگرانی هم هستند که چنین تلقی ای از عشق را متاثر از جامعه ی مصرفی و محصول سرمایه داری می دانند. و در نقد آن می کوشند. یکی از مدل های خوب برای تبیین عشق را میتوان در کار استرنبرگ دید جایی که عشق ترکیبی از شهوت، تعهد و صمیمیت (تفاهم) است.

با این مقدمه کوتاه به بررسی تعبیر نویسنده از عشق در این کتاب می پردازیم، پیوند میان عشق و انتخاب آزاد، تضاد آن با ازدواج و ... بخصوص  با فرهنگ و تلقی ما از عشق غریب می نماید.

پیشگفتار مترجمان به فهم این تضاد کمک میکند. چنان که نوشته اند، نویسنده در بستر یک جامعه ی به شدت طبقاتی زندگی می کند. جایی که قراردادهای اجتماعی و اخلاقی در تضاد با فطریات انسانی، به تضادهای درونی و ریا و دروغ گویی در افراد جامعه منجر شده. قوانین اخلاقی ای زنان و مردان متفاوت است و همه چیز موجب از خودبیگانگی انسان می شود. ازدواج تنها در چارچوب طبقات اجتماعی و به شکلی قراردادی تحت قوانین سخت اخلاقی انجام میگیرد. «زندگی اجتماعی هرگونه امکان وصلت عاشقانه حقیقی را از میان می برد.» ص26 در چنین جامعه ای:

«عشق برای آن که محقق شود باید قانین دنیای ما را زیر پا بگذارد. عشق رسوا و خلاف قاعده است؛ جرمی است که دو ستاره با خارج شدن از مدار مقررشان و به هم پیوستن در میان فضا مرتکب می شوند. مفهوم رمانتیک عشق که متضمن گسستن و گریختن و فاجعه است یگانه مفهومی از عشق است که امروز ما می شناسیم چون همه چیز در جامعه ما مانع از آن است که عشق انتخابی آزاد شود.»

پس به نظر می رسد، همانطور که قیاس شرایط جامعه ی طبقاتی مکزیک، شرایط گنگ سیاسی آن و هم چنین سنت ها و عرف های مهاجران اسپانیایی آن در آن زمان با شرایط جامعه ی ما قیاس ناروایی است. به همان نسبت نیز، فهم نیوسنده از عشق کمکی به توضیح تجربه ی ما از عشق نمیکند.

 

مطالب دیگر کتاب گرچه بی سابقه و نو نیستند (که میتوان در منابع دیگر آن ها را جست) اما همین کنارهم قرار دادن آن ها ذیل تنهایی جالب می نماید.

مثلا در همان صفحاتی که به عشق پرداخت شده، از سیمین دوبوار نقل شده که چگونه در همین واقعه ی عشق نیز (که نویسنده آن را منجی میدانست) حقیقت عشق کاری عقیم و معدوم می نماید. چه این که:

«زن بت است، الهه است، مادر است جادوگر است، پری است اما هرگز خودش نیست. بنابراین روابط عشقی ما از همان آغاز تباه شده است، از ریشه مسموم است. شبحی میان ما حایل می شود و این شبح تصویر اوست؛ تصویری که ما از او پرداخته ایم و و خود را بدان آراسته است.» - ص 13

نویسنده دلخور از همه ی آن محدودیت های عرفی، ستنی و اجتماعی مکزیک چاره را در شکستن همه ی این تصاویر میداند. چنان که با دعوت زن می نویسد:

«عشق زن را به کلی دگرگون می کند. اگر جرئت کند عشق بورزد، اگر جرئت کند خودش باشد، باید تصویری را که دنیا او را در آن محبوس کرده نابود کند.» - ص 16

حتی از همین دعوت اخیر هم باید پرسید واقعا زن یا حتی خود مرد، خارج از تصویری که جامعه، تاریخ و ... از او ساخته اند چیست؟ در حال حاضر فکر میکنم چنین دعوتی معدوم باشد.

پرسش هایی ازین قبیل ممکن است ابعاد جدی تر و ماهوی تری نیز به خود بگیرند. آیا وجود فی نفسه و باقوله چیزی جز موجودیت های بالفعل خود که در طول تاریخ فعلیت یافته در خود دارد؟

 

طرح پیدایش داستان ظهور ادیان در جوامع ابتدایی پس از فروپاشی جامعه مبتنی بر اسطوره نیز از دیگر مطالبی است که نویسنده بدون ارجاع مستقیم از دیگر منابع وام گرفته. این طرح و داستان نیز با آنچه ا از ادیان الهی بخصوص ادیان ابراهیمی می شناسیم مغایرت دارد. هرچند ممکن است شباهت هایی مثلا میان مرکزیت کعبه در عالم و ... با سایر این ادیان ابتدایی وجود داشته باشد. به نظر میرسد طرح این این داستان در مورد ادیان ابتدایی درست باشد اما تعمیم آن به ادیان ابراهیمی نیاز به اثبات و بحث بیشتری دارد و در بدو امر نادرست می نماید.

 

از بین مباحث متعددی که در طول کتاب جسته گریخته به آن ها اشاره شده تا دیالکتیک تنهایی در طول زندگی انسان شرح داده شود. دو موضوع دیگر در کنار عشق و ادیان، جالب تر جلوه می کنند. یکی موضوع زبان و دیگری زمان. تحول تجربه ی دوری زمان  به زمانی کمیت پذیر، و ...

دیالکتیک تنهایی اینجا مطالب درخشان تر و خواندنی تری دارد که در این یادداشت کوتاه مجال پرداختن به آن ها نیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۵ ، ۱۷:۴۳
حسینی

شاید بهترین کتاب شعری که تا به حال خواندم :) با این همه هرچند از غزل هاش لذت میبرم اما وقتی پای شعر نو میرسد کمتر جلب توجه می کند از ان جایی که من کمتر شعر نو خواندم نمیدانم بهمنی در این سبک کم توان تر است یا من از شعر نو لذت نمیبرم.

یک نکته و شاید ضعف دیگر که در کتاب میبینم این بود که اهنگ و نوای برخی غزل ها تکراری است که فکر نمیکنم صرفا به وزن برگردد بلکه نوعی ژانر یا حتی گاهی قافیه ها و کلمات مشابه در کار است

-----------------------

 

گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم

حتی اگر به دیده رویا ببینیم

 

من صورتم که به صورت شعرم شبیه نیست

بر این گمان مباش که زیبا ببینم

 

شاعر شنیدنی ست ولی میل توست

آماده ای که بشنوی ام یا ببینیم

 

این واژه ها صراحت تنهایی من اند

با این همه مخواه که تنها ببینیم

 

مبهوت می شوی اگر از روزن ات شبی

بی خویش در سماع غزل ها ببینیم

 

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم

در خود که ناگزیری دریا ببینیم

 

شب های شعر خوانی من بی فروغ نیست

اما تو با چراغ بیا تا ببینیم



گزینه اشعار محمد علی بهمنی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۵ ، ۱۹:۴۲
حسینی

اندیشه ی معمارانه: فرایند طراحی و چشمانی در انتظار


بررسی و نقد  کتاب

کتاب، یک کتاب درسی است، پر از نمونه. و ازین جهت که توسط یک معلم، معمار و پژوهشگر نوشته شده حائز اهمیت است. در جای جای کتاب این حس می شود که گویی سر کلا س طرح نشسته ایم و نویسنده/استاد جسته گریخته اما عمیق مباحثی را طرح می کند.  در سراسر کتاب نویسنده با بررسی آثار معماری متعدد نشان می دهد چگونه معماران بزرگ طراحی میکنند به خصوص اینکه با تاکید بر نقش تاریخ بر طراحی معاصر، دست طراحان این بناها را در استفاده از مدل ها و نمونه های دیگر رو می کند.

هم چنین نظریات طراحی افرادی چون وندروهه، کان و الکساندر و ... بررسی و نقد می شوند. نویسنده به خوبی ضعف این نظریات را در توصیف و تجویز طراحی نشان می دهد. تا این که در پایان جواب خود را رو کند. وی با اشاره به نظرات پوپر در فلسفه علم دیدگاه خود را درباره فرایند طراحی  بر پایه ی مدل پوپر ارائه می دهد.

علت این که به این کتاب 3 از 5 دادم شاید تنها به دلیل متن ثقیل آن باشد مترجمان آن را به نویسنده نسبت می دهند اما فکر میکنم ترجمه نیز مشکلاتی دارد. هم چنین گاهی ملال انگیزی مطالب، درست مثل یک کلاس درسی بود. و این شاید تاکید دوباره ای است بر درسی بودن کتاب. ازین جهت هرچند برای یک فارغ التحصیل ارشد ملال آور باشد بعید نیست برای دانشجوی کارشناسی جذاب و مفید باشد.

اما با همه ی این ها  نویسنده در جای جای کتاب فرضیات و گزاره های نظری مستدل تر و مدون تری را هم مطرح کرده. با این قید که باز هم اگر همان قیاس کلاس درس را در نظر داشته باشیم می بینیم که این ایده ها خام مانده و به خوبی تدوین و صورت بندی نشده اند. درست شبیه به استادی که در کلاس درس ایده هایی ناشی از تجربه و عمل و اندیشه ی خود در سال ها ارائه می دهد که گرچه (بخصوص در مورد این نویسنده) بسیار پخته اند، اما به خوبی جویده  نشده و مدون نیستند. این نکته بخصوص در مورد مفهوم چشمان منتظر خودنمایی میکند. طوری که ابهام در آن تا انتهای کتاب خواننده را آزار می دهد.

فصل های کتاب متنوع و کوتاه اند طوری که خواننده در هر فصل از کتاب با یکی از مضامین معماری (ترسیم، سازه، نور، مصالح، تاریخ و ...) از زاویه نگاهی اغلب نو روبرو می شود. گویا همان طور که نویسنده هم اشاره کرده اغلب مطالب گزیده یا بسط یک سخنرانی هستند.

نگاه نویسنده در مورد ترسیم، مصالح، دفتر کار و مدرسه، سفر کتاب و خاطره جالب و کم نظیر بود. اما در مقابل برخی بخش ها مثل زبان بومی، زبان معماری و ... مغشوش بودند. فصل هایی مثل آیا مهم است؟، دفترکار و مدرسه و ... به خوبی نشان می دهند که نویسنده در فضای مدرسه مخاطب چه نوع سوالات و دغدغه هایی بوده است.

 

نوع کتاب می تواند قالب خوبی برای نوشتن کتاب های درسی توسط اساتید معماری باشد. اخیرا تلاش هایی ازین دست مثلا در کلاس های درسی استاد مهدی حجت شده، گردآوری و تدوین نظرات زمینه ی نقد و اعتلای آن ها را فراهم می کند.


ایده های جالب نویسنده در مورد فرایند طراحی و ...

معماری تفکر غیر زبانی و بصری است/انتخاب های بصری/نوآوری-استمرار/تفاوت نظریه طراحی و روش شناسی طراحی/نقد گونه شناسی و محدودیت های آن در معماری / زبان معماری / اهمیت مدل های در فرایند طراحی / مدل پوپری فرایند طراحی / چشمان منتظر / فرهنگ طراحی مقبول یک طراح / مسایل خودساخته، ضرورت های خود-ساخته در طراحی / مفهوم طراحی به عنوان امری مستقل ابداع قرن بیستم بوده / تمایز میان ظاهر و موضوع آلبرتی / ترسیم فعالیتی پیش تنظیم کننده / تفکر و ترسیم* / ادراک فضا و حرکت / ادراک تصاویر / ادراک فضا در مدل های رایانه ای . تاثیر عکاسی و کتاب بر انتشار ایده ها در معماری / دست ورزی با تصاویر و ایده پردازی / نقش حافظه در فرایند طراحی / رهایی از سبک و پرداختن به خود مساله طراحی غیر ممکن است / مصالح / عدم بازنمایی مصالح و بافت در ترسیمات / مدرسه و دفتر کار / رشد معماری تکاملی است یا ... / مدرسه بوزار و باهاوس و تاثیر بر طراحی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۵ ، ۰۹:۱۶
حسینی

کتاب معماری معاصر غرب قبادیان


کتابی خوب و روان است. دامنه و عمق مطالب هم متناسب است.

ازین جهت کتاب خیلی مناسبی است برای شروع مطالعه در مورد تاریخ معماری مدرن

اما

به همان اندازه خطرناک

ازین جهت که اغلب پس زا خواندن کتاب توهمی از دانستن مبانی و معماری غرب پیش می آید.

 

کتاب دو ضعف اساسی دارد

اول این که روایتی خطی از معماری مدرن ارایه میدهد که تا حدودی غلط است مثلا به هم پوشانی و سبک ها و دوره های همزمان اشاره ای نمیکند یا آن ها را پشت سر هم قرار میدهد. (یا حداقل از آنجایی که اشاره ای نشده خواننده چنین برداشتی می کند)

دوم این که به زمینه های اجتماعی و تکنولوژیکی پیدایی سبک ها اشاره ای نمیکند.

 

با این همه کتاب بسیار مناسبی است برای شروع مطالعه در تاریخ معماری مدرن

پس از آن کتاب های زیر را پیشنهاد میدهم:

کتاب معماری و شهرسازی در قرن بیستم که دو نقطه ضعف کتاب قبادیان نقاط قوت این کتاب است.

کتاب معماری غرب بانی مسعود

از زمان و معماری مزینی

فضا زمان معماری ترجمه مزینی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۷
حسینی

مترجم کتاب در ابتدای کتاب زومتور را اینگونه معرفی می کند: «هنر مندی اصیل ... که با تکیه بر وظایف ذاتی و امکانات اساسی معماری، آثاری زیبا ... و از این طریق در شناساندن و گسترش بسیاری از مفاهیم بنیادین معماری نقشی بی بدیل ایفا کرده است.« ص 9 ادعای وسوسه انگیزی است! آیا معماری بدون اتکا به سایر رشته ها و زمینه ها برای خود بنیانی دارد؟ ایا معماری بجز این که مثلا نمود فلان تفکر فلسفی یا جنبش هنری باشد. از برای خود و از درون خود بنیان و جای پایی دارد؟ - ادامه ی مطلب


معماری اندیشی، زومتور

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۸
حسینی