ب شدت گیرا و ب قول دوستان پرتنش
با شخصیت جلال و درون نگری ها و مدام دور و بر را ارزیابی کردن و گفت و گوی های درونی و ارزیابی خود و ... در این داستان هم ذات پنداری کردم
1
مدیر مدرسه ادم دغدغه مند مردم گرا و مهربونی هست ک گاهی میدونه کار از کجا خرابه گاهی راه حلی داره و ... اما قدرت قاطعیت و شاید حوصله توان تغییر دادن دنیا ر نداره
شخصیت مدیر در کنار شخصیت ناظم ک گاهی در نقطه ی مقابل هم هستند خوب تر فهمیده میشه ناظمی ک ب قول خود مدیر، قاطعیتی داره و ب ی جنبه از واقعیت چنان میچسبه ک انگار یادش رفته بقیه ی وجوه رو و ب خاطر همین قاطعیت هم هست ک انقدر تاثیر گزاره و مدیری ک همه جانبه تر نگاه میکنه مسایل رو و شادی چون بیشتر میدونه کمتر میتونه عمل کنه مردد تر هست ارام تر هست و در نهایت کمتر از ناظم تاثیر گزار
2
داشتم ب این فکر میکردم فرق جلال ال احمد با ما مردم عادی چی میتونه باشه
در حالی ک ما هم هر روز ازین دست تجربه ها داریم
ایا جلال فقط این ها ر خوب بیان کرده؟
یا این ک واقعا این نوع نگاه و زاویه دید جلال ب زندگی و درک و چشیدن لحظه لحظه ی اون هست ک در امثال ما دیگران نیست؟
شایدم معما چون حل شود اسان شود
اغلب این طوره ک شعرا و نویسنده ها برخی از تجربه هایی ک برای مردم بیان کردنشون و در زبان ریختنش سخته ر انقد خوب ب زبان میارن ک خوندنش ب خواننده ای ک اون تجربه ر داشته ولی نتونسته بیان کنه و یا ب خوبی بفهمه تش لذت میده
3
اولین تجربه ی گوش دادن به کتاب صوتی ام بود
لحن و .. عالی بود و در انتقال حال و هوای داستان بسیار موفق بود توصیه میکنم این کتاب صوتی رایگان رو از نوار به گوینده گی علی تاجمیر بشنوید
برای من ساعات مترو و پیاده روی در خیابان و وقت های خالی استراحت میان روز رو خیلی دلچسب کرد.
کتاب رو ازین جا به صورت رایگان دریافت کنید.